IRAN LAND'S REPORT           گزارش به خاک ایران
سیامک مهر
Tuesday, January 22, 2008

 

امتناع دیالوگ در فرهنگ دینی (*)

1- دیو عربده

مدتی است که حجم عربده آخوندها و مسلمین حکومتی بطور بی سابقه ای افزایش یافته است. حداقل از هفت کانال تلویزیون که من به اجمال و پراکنده در آن ها چرخ می زنم، خزعبلات و یاوه های مذهبی به صورت شبانه روزی و بدون وقفه منتشر می شود.
اذان به وقت تهران از هر هفت کانال همزمان پخش می شود، بعلاوه اذان به وقت محلی هر شهر و روستا و ده کوره ای. خم و راست شدن های نمازگزاران از زاویه های مختلف و با جزئیات نمایش داده می شود. از تمامی محفل های مذهبی در مساجد و حسینیه ها و مهدیه ها و هیئت های مذهبی و تکیه ها و دخمه های تروریست ها فیلم برداری می کنند و در تلوزیون نمایش می دهند. در آغاز هر برنامه خبری به محمد و ایل و طایفه اش درود می فرستند و در انتهای برنامه، تقویم و اوقات شرعی به همراه جفنگ مسخره ای به نام" نیمه شب شرعی" که به تازگی از آستین آخوند بیرون آمده اعلام می گردد. توسط صدها آخوند و شبه آخوند و کارشناس! مذهبی و مدرس حوزه علمیه و استاد دانشگاه های اسلامی و خواهران مسلمان پیچیده در گونی سیاه از مکتب زهرا و مکتب نرجس و دانشگاه الزهرا و امام صادق و دانشگاه امام حسین و دانشگاه حدیث و دانشگاه علوم قرآنی و ... در تلویزیون برنامه سخنرانی و میزگرد برگزار می شود. هر بسیجی و حزب الهی و بازجو و شکنجه گر و پاسدار قاتل و ریش و پشم داری که بر پیشانی اش اثر سُم خر نقش بسته، دکتر و کارشناس خوانده می شود.

اخیرأ مردک عجوزه ای شبیه به حاجی بازاری های جمعیت های مؤتلفه را که کارشناس شیطان شناسی می خوانند به میزگردی دعوت می کنند و مجری برنامه از وی درباره ویژگی های شیطان و مصداق های آن در روزگار ما سؤال می کند. او نیز مانند مومیایی گریخته از دفینه های اعصار جن و جادو، همه نفرت و کینه انباشته در وجودش را از مردمان جهان متمدن و آزاد اروپا و آمریکا، از دموکراسی های بزرگ، مثل شیرآبه ای از چرک و خون به بیرون ترشح می کند.
مسلمانان حکومتی، تخیلات بی مأخذ و بیمارگونه در باره خدا و بهشت و جهنم و امام زمان و دنیای پس از مرگ و قیامت و محشر و هزارهزار مزخرفی را که از مغز پیامبران و امامان و آخوندهای شیاد و شارلاتان تراوش کرده، مثل آبشاری از فاضلاب و گُه و کثافت بر سر و روی ملت می پاشند. گویا در زندگی بشر هیچ موضوع و مضمون و حرف و صحبت و دلبستگی و دلمشغولی دیگری وجود ندارد. گویا انسان به این دنیا آمده است که از صبح تا شب و در تمامی عمر خود، نامربوط ترین افکار و سخن های برآمده از اذهان موهوم پرست و یاوه گو را بگوید و بشنود.

رحیم پورازغدی، تئوریسین تروریست ها، برنامه ای در تلویزیون دارد با عنوان " آزادی و دشمنانش" که در حقیقت از نسبت مسلمانان با آزادی صحبت می کند. او در این برنامه با گستاخی مردم غیر مسلمان دنیا را تهدید به نابودی می کند. او پس از اینکه فرقه ها و مذاهب گوناگون مردم هندوستان را شرک و بت پرستی می خواند، معتقدان به این ادیان را لعنت می کند و با تهدید می گوید: "خدا با ایشان معامله دیگری خواهد کرد." لابد قرار است دست خدا از آستین ولی فقیه بدر آید و با یک بمب هسته ای سرنوشت قوم لوط و قوم صالح را تکرار کند.
رحیم پورازغدی می گوید در سفر به هندوستان معبدی دیده است که انبوه مؤمنین" فلان چیز" - به عنوان مثال آلت تناسلی - راعبادت می کردند و در فضای معبد تعداد زیادی میمون به اینسو آن سو جست و خیز می کردند و گاهی مدفوعشان را بر سر و لباس زائرین می ریختند. به طوری که هر بار که به محل سکونتمان باز می گشتیم به ناچار حمام می کردیم. ( این صحبت ها را از حافظه نقل می کنم).
اما او نمی گوید که در حرم امام هشتم در مشهد نیز انبوه مؤمنین" فلان چیز" را عبادت می کنند و کبوترهای حرم که به اینسوی و آنسو جست و خیز می کنند، گاهی مدفوعشان را بر سر و لباس زائرین می ریزند.

حسین الهی قمشه ای یکی دیگر از اسلام فروشان رژیم اسلامی است که در تلویزیون برنامه های مکرر دارد. او مغز و ذهن یک تیپ و گروه دیگری از جامعه را نشانه گرفته است. پای منبر وی غالباً نوکیسه های مسلمانند که از محل جاکشی برای رژیم اسلامی سهم قلیلی از غارت مقدس نصیب برده و با تحصیل از نوع سهمیه ای از دانشگُه های اسلامی مدرکی هم ابتیاع کرده اند و یا مدرک حوزه ای ایشان را معادل دانشگاهی زده اند. قشری که تصور می کنند خیلی باسواد و هنرمند و مدرن می باشند، به آخر تمدن و اوج دانش و پیشرفت و تکنولوژی دست یافته اند، تکلیف جهان و هستی و حیاط را با دانش و فلسفه عمیق خود روشن کرده اند و اکنون نادم و پشیمان و دلزده از زندگی ماشینی و فرهنگ غربی با بازگشت به خویشتن خویش و در دامن عرفان و سنت های اسلامی یعنی در واقع زیرعبای آخوند، جمع شده اند تا با اداهای صدمن یک غاز پسامدرنی به آرامش روحانی برسند.
به واقع هم گاه چنان آرامشی از انتقال عرفان های استاد قمشه ای به ایشان دست می دهد و چنان بار هستی بر دوش ایشان سبک می شود که نه وزن سنگ های سنگسار را در دست خود احساس می کنند و نه سنگینی جنازه هایی را که در آنسوی خیابان از جراثقال آویزان است بر دوش خود...

2- منطقِ الله

اولین و آخرین شرط گفت وگو آزادی است. آزادی اندیشه و بیان بدون حصر و استثناء و پایه ای ترین آزادی ها، آزادی کفرگویی است. همان گونه که بزرگان گفته اند، اساساً آزادی با کفرگویی آغاز می شود.
اسلام با" آزادی" مشکلی حاد و حل ناشدنی و تضادی غیر قابل رفع دارد. به همین دلیل مسلمانان پیوسته در پی آنند که" آزادی" را تعریف کنند. اما تلاششان عبث است، چراکه دچار تناقض گویی های آشکار می شوند. هدف مسلمانان از تعریف بی امان آزادی گنجاندن اجباری آزادی در فضای تنگ و نفسگیر و خفقان آور احکام و شرایع و امر و نهی های اسلام است. مسلمانان می کوشند که از آزادی های فردی و اجتماعی، مفاهیمی چون بی بند و باری، بی اخلاقی، اباحی گری، ولنگاری، فساد، بی عفتی و هرج و مرج و امثالهم را در اذهان بپرورانند. سمبل آزادی کُشی نزد مسلمانان "حجاب" است و نظریه آزادی کُشی در فریضه امر به معروف و نهی از منکر تئوریزه گشته است.
آموزه های اسلامی، مؤمنین را دشمن آزادی و متجاوز به حقوق دیگران تربیت می کند. شاهد این مدعا نیز چالش و درگیری دائمی مسلمانان با جامعه های اروپایی و آمریکایی محل سکونت خود است. مثال مسلمانان مهاجر به کشورهای آزاد و متمدن، مثال آن کناسی است که در بازار عطرفروشان دچار سرگیجه و تهوع می شود. مانند احمدی نژاد که دموکراسی را تهوع آور می خواند. البته این چالش و درگیری تنها با غیر مسلمانان نیست، بلکه مکانیزم امر به معروف و نهی از منکر بیشتر به خاطر مراقبت از مؤمنین در برابر فکر شیطانی آزادی خواهی ساخته و پرداخته و تعبیه گردیده است.

زمانی به بی منطقی علاج ناپذیر اسلام گراها بیشتر پی می بریم که به رفتار دوگانه آنان با مسئله حجاب دقت کنیم و یا ببینیم که چطور با اینکه جمهوری اسلامی، چندین و چند کانال رادیوتلویزیونی و ماهواره ای در سرتاسر دنیا دیرزمانی است تعبیه کرده که از هرکدام از بام تا شام یاوه می بافند، ولی استفاده از برنامه های ماهواره ای دیگران را برای مردم ممنوع کرده اند. اسلام گراها در تمام نقاط جهان و تمامی دموکراسی های بزرگ و کشورهای اروپایی و آمریکایی مسجد و مرکز اسلامی برپا کرده اند؛ در مقابل آیا تاکنون اجازه داده اند که یک کلیسا و کنیسه و آتشکده مخروبه در ایران حتا بازسازی شود؟ ایرانیان بهایی را که اگر نتوانند به قتل برسانند، گورستان آنها را بدون شک تخریب می کنند.
تراژدی انسان آزاداندیش در جامعه اسلامی آن است که پیوسته باید تظاهر کند که وی نیز به اندازه بقیه بی شعور، نادان و شبیه گوسفند است. مانند تظاهر به روزه داری...

3- فرهنگ تکصدایی

در بررسی تاریخ ایرانزمین، فرو رفتن در اعماق مه آلود پیش از اسلام برای توضیح وضعیت امروز نه تنها راهگشا نیست، بلکه چهارده قرن سلطه بلامنازع اندیشه اسلامی در تمامی حوزه های خصوصی وعمومی را به کسر کوچکی از داده های لازم تقلیل می دهد که به شدت گمراه کننده است. با توجه به بالغ بر یک هزاره استیلا و اقتدار یک طرز تفکر، یک بینش و جهان بینی، یک تعریف از هستی و حیات، که تنها یک شارح و سخنگوی متکلم الوحده دارد، بایستی تمرکز خود را برای توضیح هر پدیده ای در فرهنگ و تمدن ایرانزمین معطوف به بررسی ریشه های اسلامی آن پدیده ساخت. پدیده هایی چون فرهنگ تک صدایی، مردسالاری، پدرسالاری، خردستیزی، زن ستیزی، بیگانه ستیزی، مرگ اندیشی، دنیاگریزی، عقب ماندگی، توطئه باوری. بسیاری از ویژگی های بعضاً منحصر به فرد در تاریخ و فرهنگ خود را باید بیشتر از هرکجا در اعتقادات، آموزه ها، احکام و شرایع و امر و نهی های اسلام جستجو کرد. نشان دادن این حقیقت که علت تکصدایی بودن فرهنگ ما و غیبت دیالوگ در این فرهنگ، فقط و فقط ریشه در فرهنگ و سنت اسلامی دارد، به ابزار و روش های پیچیده ای نیاز ندارد.
وقتی خدا حرف می زند، هیچ صدای دیگری قابل شنیدن نیست. خدا با هیچ کس وارد دیالوگ نمی شود. وکیل و نماینده خدا نیز با انسان گفت و گو نمی کند. مؤمنین نیز چنین اجازه ای ندارند. (**)
گفت وگو با مؤمنِ مسلم غیر ممکن است. امتناع گفتگو در فرهنگ دینی تابعی است از امتناع تفکر در همین فرهنگ. یعنی وقتی که به طریق اولی اندیشه تعطیل باشد، خود به خود سخن گفتن از گفتگو نیز بی معنی است. عامل اساسی در تعطیلی اندیشه در فرهنگ اسلامی وجود شمشیر اقتلو اقتلو است. هر گاه فردی که صاحب صداست دچار خیالات بشود و تصور کند که با مؤمنِ مسلم می تواند گفتگو کند، دائماً باید مراقبِ شمشیری باشد که مؤمنِ مسلم پَرِ شالش به میان بسته است. وگرنه این دیالوگ سرانجامی شبیه به عاقبتِ گفت و گوهای احمد کسروی با نواب صفوی پیدا خواهد کرد.

در طول تاریخ ما تا آستانه انقلاب مشروطیت که صداها و زمزمه هایی دیگرگون و متفاوت از سوی برخی روشنفکران از قبیل آخوندزاده، آقاخان کرمانی، طالبوف، میرزاملکم خان... به گوش میرسد، فقط وفقط آخوند سخن گفنه است. آخوند ها و دینکاران صدا و سخن انسان را در این سرزمین به مدت چهارده قرن مصادره کرده اند.
پروسه دیالوگ اساساً با وجود حداقل دو صدا اتفاق می افتد، و با دو صدا معنی و ظهور و بروز می یابد. و چون به جز یک صدا، صدای خدا، صدای دیگری نه اینکه وجود نداشته- که گهگاهی چون شهاب ثاقب در آسمان حیات ما برقی هم زده است- بلکه هرگز جسارت و جرئت بروز پیدا نکرده و هیچ گاه به تشخص و فردیت دست نیافته است، بنابراین بین دو انسان ایرانی هرگز گفت و گویی روی نداده است. همه ادبیات کلاسیک ما و تمامی فلسفیدن های ما یا تک گویی هایی هزیان گونه با زبانی ترس خورده در حاشیه های هستی است و یا منبر و موعظه است. حتا پادشاهان و رهبران به ظاهر عرفی با صدای آخوند، با صدای چوپان با رعیت سخن گفته اند.
نهایت ساده لوحی است اگر کسی گمان کند که با مسلمان می تواند گرد میزی بنشیند و گفت وگو کند...

---------------------------------------------------------------------------------
* با وام از عنوان کتابی تألیف آرامش دوستدار به نام" امتناع تفکر در فرهنگ دینی"
** با آنان که آیات خدا را مورد انکار قرار می دهند منشینید. نساء 140
siamakmehr@yahoo.com




: فهرست 20 نوشتار واپسین

سرنوشت آزاداندیشی در جامعهء توحیدی
«دربارهء اسلام و از جمله«اسلام رحمانی
!سکولاریسم یعنی مرگ بر اسلام
سفر به سرزمین ممنوعه
تحولات جامعه در سال پیش رو
!ما آتش پرستیم
چهارشنبه سوری، خاری در چشم اهریمن
مرگ حکومت اسلام در سالروز تولدش
دربارهء بیانیه های زنجیره ای جناح اصلاحاتچی
میخ های تابوت مرجعیت شیعه
توضیحی دربارهء یک حد شرعی
رستاخیز ایرانیان و دشمنانش
قصاص یا توحش اسلامی
!بازگشت گربه نره
اسلام که تنگ آید --- آخوند به جفنگ آید
درک شرایط مبارزه در قلمرو اهریمن
دربارهء شکنجه و لواط اسلامی
عینکِ سبزِ فریب
سرانجام انقلاب مخملی در قلمرو اهریمن
مافیای روحانیت در نبرد مرگ و زندگی


This page is powered by Blogger. Isn't yours?

     E.mail                     Home
دکتر اسماعیل خویی

اعلامیه جهانی حقوق بشر
کمیته دفاع از حقوق بشر
حزب مشروطه ایران
سکولارهای سبز
مقالات سیاسی
درفش کاویانی
زنده باد انقلاب
سکولاریزم نو
علیه تبعیض
فرهنگشهر
بی خدایان
انجمن آرا
کاوه سرا
سربازان
نیلگون
زندیق
افشا
کافر


آژانس خبری کوروش
اخبار روز
اطلاعات.نت
ایران امروز
پارس دیلی نیوز
ایران پرس نیوز
ایران گلوبال
ایران تریبون
بلاگ نیوز
روشنگری
گزارشگران


نوید اخگر
نادره افشاری
منوچهر جمالی
آرامش دوستدار
امیر سپهر
پری صفاری
میرزاآقا عسگری
بهرام مشیری
اسماعیل نوری علا



Archives